
داستان جذاب و خواندنی “ یک عمر زندگی ”
داستان جذاب و خواندنی “ یک عمر زندگی ” را در شماره جدید مجله خانواده آریاسان بخوانید! »
بالاخره روز بازنشستگیام رسید. آخرین روزی که مشغول کار در این بیمارستان قدیمی هستم. حس غریبی است. هم باید با شغلی که دوستش دارم خداحافظی کنم هم از زیر یک عالمه فشار و سختی کار راحت میشوم. دوری در بخش زدم، پزشکی که امروز در بخش بود با لبخند سراغم آمد. سپیده زایشگاه بدون تو میشه یه جای ترسناک، بدون تو با این همه مامای جوون ترسو و بیتجربه چه خاکی توی سرم بریزم؟ خندیدم. گفتم خانم دکتر عوضش نمیگی یه بیمارستان از دست اخلاق من راحت میشن؟ او هم قهقهه زد. به خاطر اخلاق خشک و عصبی من کل بیمارستان به من لقب خانم گودزیلا داده بودند. متاسفانه فقط در کار این طور نبودم. در زندگی شخصی هم اطرافیانم من را شخصی بیاحساس تلقی میکردند. به بچههایی فکر کردم که در آن بیمارستان…
جهت مطالعه ادامه مطلب به وب سایت www.ariasunfamily.ir مراجعه فرمائید.
مجله خانواده آریاساناشتراکآغاز صفحهسخن سردبیردین و زندگیداستانهفته نامهشعرپزشکیسلامتدکوراسیونتبلیغاتسینماموسیقیآشپزیروانشناسیکدبانوگریسرگرمیگردشگریورزشعلمی و تکنولوژیگروه آریاسانآریاسانسوکام آریاسانمجلهAriaSunJournalmagazinereviewgazetteSubscribePage startEditor’s speechReligion and LifeStoryPoetrymedicalHealthdecorationAdvertisingcinemaMusicCookingPsychologyPatronizingHobbyTourismSportScience and technology
برای خرید اینترنتی و آنلاین محصولات آریاسان اینجا ( کلیک ) کنید.
https://www.instagram.com/ariasunbazar/






 1427 بازدید

جستجو

آخرین نوشته ها

























عضویت در خبرنامه
گروه بین المللی آریاسان





دیدگاه خود را ثبت کنید